ماه مُحاق (یاصاحب الزمان)
|خانه|همه|انسان شناسی(استاد فولادگر)|تربیت فرزند(استاد دهقان)|تفسیر و مفاهیم قرآن(استاد احمدپور)
اعمالی که ترازو را سنگین میکند ۲
توسط اعظم شاهي in تفسیر و مفاهیم قرآن(استاد احمدپور)

​

از طرفی در کتاب گنجهای معنوی اینطور آمده: 

1- خوش خلقی

2- صلوات بر محمد و آل محمد (علیهم السلام)

3- ذکر لا اله الا الله 

4- خواندن نماز شب

5- تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها

6- ذکر الحمدلله 

7- در موقع بلند شدن از مجلس بگوید : ربک رب العزه عما یصفون و سلام علی مرسلین و الحمدلله رب العالمین

8- در باطن بهتر از ظاهر بودن 

9- سکوت و خاموشی

10- ترک آنچه فایده ندارد.

همچنین طبق ۲ روایت از وسائل الشیعه: 

سنگین ترین عمل در قیامت

امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام فرمودند:

«أَثْقَلُ مَا یوضَعُ فِی الْمِیزَانِ یوْمَ الْقِیامَةِ الصَّلاةُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیتِهِ».

سنگین ترین عملی که روز قیامت در ترازوی (اعمال) گذاشته می شود، درود بر محمد و اهل بیت اوست.

امام صادق علیه السلام فرمودند:

«مَا مِنْ عَمَلٍ أَفْضَلُ یوْمَ الْقِیامَةِ مِنَ الصَّلاةِ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد».

در قیامت هیچ عملی برتر و گرامی تر از صلوات بر محمد و آل او نیست.

و در آخر از خداوند منان می خواهیم که به همگی ما و شما توفیق انجام این اعمال صالح را بدهد.

والحمد لله رب العالمین، والصلاة والسلام علی سیدنا محمد صلی الله علیه وسلم وعلی آله وصحبه اجمعین

نظر دهید »
ترازو و میزان سنجش اعمال
توسط اعظم شاهي in تفسیر و مفاهیم قرآن(استاد احمدپور)

​

موضوع دیگر در بحث میزان اعمال، این است که اعمال با چه معیار و ملاکی سنجیده وارزش گذاری می‌شود .مثلاً چه اعمالی دارای یک کیلو وزن و چه اعمالی دارای یک مثقال وزن هستند؟

امام صادق علیه‌السلام در پاسخ به این سوال می‌فرماید: «هم الانبیاء و الاوصیاء» هرچه اعمال ما به اعمال انبیاء و اولیای الهی شبیه‌تر و نزدیکتر باشد وزین‌تر هم خواهد بود. 

منبع: (تفسیر احسن الحدیث ،ج 6،،518، این روایت از ابن شهر آشوب و کافی هم نقل شده است)



از طرفی گفته شده، تمام اعمال انسان‌ها در قیامت بر اساس اعمال رسول خدا (صلی الله علیه واله) و امیرالمومنین (علیه السلام) و ائمه معصومین (علیهم السلام) اندازه گیری می شود.

به عنوان مثال نماز هر کس را با نماز امیرالمومنین می سنجند، به هر اندازه ای که در وجود او از نماز امیرالمومنین (علیه السلام) وجود داشت، به همان اندازه به خدا نزدیک‌تر بوده و مشمول رحمت و انعام او قرار می گیرد.

در «بحار الانوار» از امام صادق(علیه السلام) در پاسخ سؤال از تفسیر آیه «وَ نَضَعُ الْمَوازِیْنَ الْقِسْطَ» چنین می خوانیم: وَ الْمَوازِیْنُ الأَنْبِیاءُ وَ الأَوْصِیاءُ وَ مِنَ الْخَلْقِ مَنْ یَدْخُلُ الْجَنَّةَ بِغَیْرِ حِساب!: «میزان سنجش در آن روز پیامبران و اوصیای آنها هستند و از مردم کسانی می باشند که بدون حساب وارد بهشت می شوند»! (یعنی کسانی که در پرونده اعمال آنها نقطه تاریکی وجود ندارد). و در روایت دیگری چنین نقل شده است: إِنَّ أَمِیْرَ الْمُؤْمِنِیْنَ وَ الأَئِمَّةَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ هُمُ الْمَوازِیْنُ: «یعنی امیر مؤمنان و امامان از فرزندان او ترازوهای سنجش اند».

و در یکی از زیارات مطلقه امیر مؤمنان علی(علیه السلام) می خوانیم: اَلسَّلامُ عَلی مِیْزانِ الأَعْمال:«سلام بر میزان سنجش اعمال»! در واقع مردان و زنان نمونه جهان، مقیاس های سنجش اعمال انسان ها هستند و هر کس به آن اندازه که به آنها شباهت دارد، وزن دارد، و آنها که از ایشان بیگانه اند، کم وزن یا بی وزنند.

حتی در این جهان نیز دوستان خدا مقیاس سنجشند، ولی از آنجا که بسیاری از حقایق در این عالم در پرده ابهام می ماند، و در روز قیامت که به مقتضای «وَ بَرَزُوا لِلّهِ الْواحِدِ الْقَهّار» روز بروز و ظهور است این واقعیت ها آشکار می گردد. و از اینجا روشن می شود که: چرا «موازین» جمع بسته شده است، زیرا اولیای حق که ترازوهای سنجشند، متعددند. این احتمال نیز وجود دارد که هر کدام از آنها در صفتی ممتاز بوده اند، بنابراین، هر یک میزان سنجش یکی از صفات و اعمال آدمی هستند و چون اعمال و صفات انسان ها مختلف است، الگوها و ترازوهای سنجش نیز باید مختلف باشد. و نیز از اینجا روشن می شود که: آنچه در بعضی از روایات مانند روایتی از امام صادق(علیه السلام) وارد شده که پرسیدند: ما مَعْنَی الْمِیْزانِ قالَ الْعَدْلُ: «معنی میزان چیست؟ فرمود: عدل است»

آیه مبارکه 9 سوره اعراف می فرماید:

وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ

 میزان و وسیله سنجش در این روز قیامت حق است. پس کسانی که کفه ترازوی اعمال خوبشان سبک شد پس آن‌ها کسانی هستند که بر خود زیان وارد کردند بر اساس ظلمی که به آیات ما مرتکب شدند.

همچنین درآیات  6 تا 11 سوره القارعه می فرماید:

 فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ (6) فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ (7) وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ (8) فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ (9) وَمَا أَدْرَاكَ مَا هِيَهْ (10) نَارٌ حَامِيَةٌ (11)

 اما کسی که کفه ترازوی عملش “عمل خوبش” سنگین ترآمد پس او در یک زندگی رضایتمندانه خواهد زیست و اما کسی که کفه ترازوی عملش سبک آمد پس جایگاهش هاویه خواهد بود و تو چه می دانی که هاویه چیست؟ آتشی است سوزان و داغ.

آیات فوق مبین این مطلب هستند که اعمال انسان بعد وجودی داشته و سبک و سنگین می شوند، سبک است یعنی نورانیت ندارد و از کمال و آثار وجودی خالی است، سنگین است یعنی نورانی است و منشا آثاری لذت بخش از نوع خودش. این روایت ماهیت میزان را بیان می دارد.

نظر دهید »
هفت طعم مرگ
توسط اعظم شاهي in انسان شناسی(استاد فولادگر)

​انسان هنگام مرگ چه چیزهایی میبیند؟

دیدن نور و تونل شاید رایج‌ترین درک موجود از مرگ باشد. موارد عجیب و جدید دیگری از تجربه نزدیک به مرگ گزارش شده است. رِیچل نووِر گزارش می‌دهد.

به گزارش فرادید، آقای الف، 57 ساله، یک مددکار اجتماعی در انگلستان است که در سال 2011 در بیمارستان عمومی ساوث‌همپتون پذیرش شد. کارکنان پزشکی بیمارستان در حال داخل کردن یک ميل‌ جراحى‌ به کشاله ران او بودند که بیمار با ایست‌ ناگهانى‌ قلب‌ مواجه شد. اکسیژن قطع شد و نوار مغزی او بدون نوسان بود. آقای الف مرد.

با این حال، او به یاد دارد بعد از آن چه اتفاقی افتاد. پزشکان یک «دفیبریلاتور خارجی خودکار» را برای احیای مجدد قلب مهیا کردند. آقای الف دو بار صدای مکانیکی دستگاه را شنید که می‌گفت: «به بیمار شوک دهید.» در این بین، او سرش را بلند کرد تا زنی عجیب را در گوشه اتاق و نزدیک سقف ببیند. آن زن به او اشاره می‌کرد. آقای الف بدن بی‌جانش را رها کرده و پیش او رفت. او می‌گوید: «احساس کردم که او مرا می‌شناسد و من می‌توانم به او اعتماد کنم. می‌دانستم که او به دلیلی آنجا است ولی دلیلش را نمی‌دانستم.»

اسناد بیمارستان مدتی بعد جملات «دفیبریلاتور خارجی خودکار» را تایید کرد. آقای الف در مورد افراد حاضر در اتاق نیز توضیحاتی داده بود که آن توضیحات تایید شد. او آن افراد را پیش از بیهوشی ندیده بود. کارهایی که انجام داده بودند نیز دقیق گفته شده بود. آقای الف چیزهایی را بازگو می‌کرد که در آن فاصله سه دقیقه‌ای نمی‌توانسته از نظر بیولوژیکی دیده باشد.

هفت طعم مرگ

تمامی ادعاهای آقای الف در ژورنالی به چاپ رسید. می‌توان گفت که این مقاله یکی از گزارش‌هایی بود که برداشت ما از تجربه نزدیک به مرگ را تغییر داد. دانشمندان بر این باور بوده‌اند زمانی که قلب از کار می‌افتد و خون را به مغز نمی‌فرستد، تمام هوشیاری به یک‌باره از بین می‌رود. از لحاظ پزشکی، در این لحظه فرد مرده است. البته علم پزشکی نیز تایید می‌کند که در برخی موارد این پروسه می‌تواند برگشت‌پذیر باشد. افرادی که این تجربه را لمس کرده‌اند از تجارب خود سخن گفته‌اند. اما برای مدتی مشکلی وجود داشت. پزشکان تمایلی به ثبت این سخنان نداشته‌اند و در واقع آن سخنان را «توهم» بیماران خود در نظر گرفته‌اند. محققان نیز در گذشته اهمیت چندانی به تجارب نزدیک به مرگ نمی‌دادند.

سام پارنیا همراه با 17 همکار خود در نیویورک تصمیم گرفتند که این تجارب را ثبت و دسته‌بندی کنند. به نظر آن‌ها این کار ممکن بود. آن‌ها می‌خواستند از لحظات پایانی این افراد، داده‌های علمی تهیه کنند. در طول چهار سال، آن‌ها بیش از 2000 مورد را مطالعه کردند. مواردی که قلب می‌ایستد و آن فرد از نظر پزشکی مرده است.

از بین این موارد، پزشکان توانستند 16 درصد را از شرایط مرگ نجات دهند. پارنیا و همکارانش نیز موفق شدند با 101 مورد از آن‌ها گفتگو کنند. به عبارت دیگر، تقریبا با یک سوم آن‌ها گفتگویی انجام شد. پارنیا می‌گوید: «هدف اصلی این بود که بفهمیم تجربه ذهنی و ادراکی مرگ به چه شکلی بود؟ در کنار آن نیز ما قصد داشتیم ببینیم که کدامیک از آن‌ها هوشیاری شنیداری یا بینایی داشتند و بررسی کنیم که آیا آن‌ها واقعا هوشیار بوده‌اند یا بی‌هوش.»

نتایج نشان داد که آقای الف تنها موردی نبوده که از مرگ خود خاطراتی در ذهن دارد. تقریبا نیمی از بیماران از تجارب نزدیک به مرگ خود چیزهایی در ذهن داشتند. در این بین، فقط آقای الف و یک خانم دیگر (که شواهد خارجی کافی برای روایت او وجود نداشت) از اتفاقات واقعی اتاق اطلاعاتی دادند. در بقیه موارد این چنین نبود.

هفت طعم مرگ

بیماران دیگر داستان‌هایی را روایت کردند که بیشتر شبیه رویا یا خیال بود. پارنیا و همکارانش این تجارب را در هفت دسته کلی تقسیم‌بندی کردند. پارنیا می‌گوید: «اغلب این موارد با تجارب نزدیک به مرگ پیشین همخوانی نداشت. به نظر می‌رسد که تجارب ذهنیِ مرگ از آنچه ما فکر می‌کردیم تنوع بیشتری داشته باشد.»

آن هفت دسته کلی عبارت‌اند از:


ترس
دیدن حیوانات یا گیاهان
نور درخشان
خشونت و اذیت شدن
رویای صادقه
دیدن اعضای خانواده
مشاهده اتفاقات پس از ایست قلبی

دامنه این تجارب ذهنی از وحشت تا احساس رضایت متغیر بود. افرادی بودند که تجربه ترس یا شکنجه و آزار دیدن را گزارش کردند. برای نمونه، یکی از بیماران گفت: «من باید از یک مراسم عبور می‌کردم… و آن مراسم این بود که باید آتش می‌گرفتم.» مورد دیگری می‌گفت: «چهار نفر با من بودند و هر کسی که دروغ می‌گفت جان خود را از دست می‌داد… من کسانی را می‌دیدم که در تابوت بودند و آن‌ها زنده‌زنده دفن می‌شدند.» موردی دیگر گفت: «به من گفتند که قرار است بمیری. سریع‌ترین راه این است که کوتاه‌ترین کلمه‌ای که یادم می‌آید را به زبان آورم.»

در سوی دیگر، مواردی وجود داشت که احساس رضایت را گزارش داده بودند. حدود 22 درصد افراد احساس «صلح و آرامش و خرسندی» را گزارش کردند. برخی موجودات زنده را دیده بودند: «میزان زیادی گیاه دیدم، گل ندیدم» یا «شیر و ببر.» برخی دیگر نیز از «نور شدید و درخشان» لذت می‌بردند یا اعضای خانواده خود را دیده بودند. افرادی نیز تجربه «آشنا پنداری‌ یا رویای صادقه» را گزارش دادند: «احساس می‌کردم که می‌دانم دیگران قرار است چه کاری انجام دهند؛ قبل از اینکه کاری را انجام دهند.» احساسات برانگیخته شده، درکی پیچیده از گذر زمان و نوعی احساس جدایی از بدن نیز از موارد دیگر بود.

هفت طعم مرگ

پارینا می‌گوید: «آشکار است که افراد لحظه مرگ، چیزهایی را تجربه کنند. اما اینکه این افراد چگونه تجربه‌ای داشته باشند به پیش‌زمینه‌ و عقاید موجود آن‌ها برمی‌گردد.» کسی که اهل هند است ممکن است برگردد و بگوید که «کریشنا» را دیده است. اما کسی که اهل غرب آمریکا است ممکن است ادعا کند که چیز دیگری را دیده است.

او ادامه می‌دهد: «من نمی‌دانم تمام این موارد – روح، بهشت و جهنم – چه معنا و مفهوم دقیقی دارد. بسته به جایی که فرد به دنیا آمده است، ممکن است هزاران هزار تفسیر وجود داشته باشد. «مهم این است که مواردی عینی را بررسی کنیم.» بسیاری از موارد البته به دلیل فراموش کردن بیمار ثبت نمی‌شود. در هر صورت اما این اتفاق در سطح ناخودآگاه بر روی بیمار تاثیر می‌گذارد. در برخی از موارد، بیمار پس از برگشت ترس چندانی از مرگ نداشته و رویکرد واقع‌گرایانه‌تری به زندگی داشته است.

نظر دهید »
تفسیر آیه فتبارک الله احسن الخالقین
توسط اعظم شاهي in انسان شناسی(استاد فولادگر)

​

چرا قرآن می فرماید: «تبارک الله احسن الخالقين» مگر خالق دیگری هم بجز الله است که می فرماید بهترین خالقین است؟

 

چرا خداوند در قرآن مي فرمايد: تبارک الله احسن الخالقين

مگر بجز خداوند خالق ديگري هم هست؟

آيا آن خالق مخلوق خداوند است يا از ازل بوده است؟

چرا خلق مگس به دست اهريمن، شرک در خلق به شمار مي آيد و اين نکته شرک در خلق نيست؟

 

الحمدلله،

منظور از اينکه مي فرمايد: « فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ » يعني: « پس والا و داراي خير فراوان است خداوندي كه بهترين آفريننده مي‌باشد زيرا هر چيزي را نيكو آفريده» و مراد اين نيست که خالق ديگري همانند الله متعال وجود دارد! بلکه مراد از آن اينست که اگر بالفرض خالق ديگري مي بود – که نيست – باز همانند خداوند نمي توانستند خلق کنند و باز خداوند متعال بهترين خالق است، و يعني اينکه: خداوند هر چيزي را خلق کند، بر بهترين شيوه و شکل آنرا خلق مي کند، و اگر وظيفه خلق آن چيز را به کسي مي سپرد، هيچگاه همچون او نمي تواند آن شيء را خلق کند.

شما چند مهندس مکانيک را درنظر بگيريد که ماشيني را مي سازند، حال به اعتباري آن مهندسين خالق (فرعي) آن ماشين هستند، و اينجاست که مثلا مي گويند: فلاني خالق فلان اثر است، البته اين به اعتبار اينکه سبب ايجاد آن اثر هستند، خالق آن گفته مي شوند، وگرنه خالق حقيقي خداوند است، چنانکه مي فرمايد: « وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ» (صافات 96).

يعني: خداوند هم شما را آفريده و هم آنچه انجام مي دهيد».

بعبارتي خداوند خالق مخلوقات و افعال آنها نيز هست، پس خالق مطلق خداست و جز او خالق حقيقي وجود ندارد، ولي گاهي ديگر مخلوقات (مانند انسانها) به اعتبار اينکه سبب ايجاد يک پديده هستند را خالق آن پديده مي نامند.

ولي آيا اگر خداوند خود مستقيما همان پديده (مثلا ماشين) را مي ساخت، بهتر از سازندگان آن (مهندسين) که به اعتباري خالق آن اثر اسم برده مي شوند، عمل نمي کرد؟ قطعا پاسخ آري است، براي همين است که: «پس‌ بزرگ‌ خداوندي‌ است‌ كه‌ نيكوترين‌ آفرينندگان‌ است‌» يعني: خداي‌ سبحان‌ از آن ‌روي‌ سزاوار تعظيم‌ و سپاس‌ و ثنا است‌ كه‌ بهترين‌ و استواركارترين‌ صنعتگران‌ و آفرينشگران‌ مي‌باشد.

و صاحب تفسير “في ظلال” در تفسير « فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ » مي گويد: « واژه «‌احسن‌» در اينجا براي تفضيل و برتري (يکي بر چند نفر) نيست‌. بلکه براي حسن مطلق و زيبائي سره درکار آفرينش يزدان جهان است»‌.

بعبارتي خداي متعال در اين آيه نخواسته که بگويد من از بين چند نفر خالق، از همه افضلتر هستم! بلکه هدف از آن اينست که: هر چيزي را که خلق کند، بر بهترين شيوه و احسن ترين شکل آنرا مي آفريند. بنابراين آيه فوق دليل بر وجود چند خالق نيست، و لازمه فهم بهتر آن اينست که به زبان و ادبيات عرب آشنايي خوبي داشته باشيم، که متاسفانه اکثر فارسي زبانها با قواعد زبان خود نيز بصورت مناسبي آشنايي ندارند، چه رسد به زبان عربي که زباني کامل و علمي است.

 

والله اعلم

وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين

نظر دهید »
میزان اعمال در قیامت چیست؟
توسط اعظم شاهي in تفسیر و مفاهیم قرآن(استاد احمدپور)

در بحث میزان اعمال گفته خواهد شد که اولاً رستگاری در گرو، وزن اعمال است و ثانیاً اعمال خوب، وزن دارند اما اعمال بد و گناهان ، وزن نداشته بلکه وزن منفی دارند و از وزن اعمال خوب کم می‌کنند و اینکه میزان اعمال برای تعیین وزن هر عملی، انسان کامل است .

حقیقت این است که اعمال ما دارای جرم و وزن هستند و با سنجش وزن اعمالمان وضعیت ما در قیامت مشخص خواهد شد . اعمال ما هر کدام بسته به ارزش و اثر خود ،دارای وزنند کار خوب هرچند بسیار کوچک (وحتی یک آرزوی نیک برای دیگران ) دارای وزن خواهد بود و این وزن، روز قیامت حساب خواهد شد .

وَ نَضَعُ الْمَوازینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَ إِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنا بِها وَ کَفی‌ بِنا حاسِبینَ (انبیاء،47) روز قیامت ترازوهای عدل را خواهیم نهاد و به هیچ وجه کسی ستمی نبیند و چنانچه به وزن دانه خردلی (کاری کرده باشد) آن را به حساب بیاوریم و ما برای حسابگری کافی هستیم .

در آیه نمی‌فرماید اگر به اندازه دانه خردلی، بلکه می‌فرماید اگر به سنگینی و وزن دانه خردلی عملی داشته باشد آن را به حساب می‌آوریم .اصلاً در هر جایی که بحث حسابرسی و میزان اعمال است کلمه ثقل نیز به معنای وزن و سنگینی  آمده است که آیات مربوطه در انتهای مقاله آمده است .لذا واقعاً وزنی وجود دارد که تعیین کننده است و ما باید این وزن را در دنیا تهیه کنیم.

سنگینی و وزن برای حق است ؛ یعنی باطل و گناه وزنی ندارد. سعادت و شقاوت انسان در گرو میزان حقی است که به همراه دارد .حق از قبیل کارهای نیک ،عبادات و ….هر چه حق باشد و به همراه شخص و در میزان او باشد وزن داشته و امتیاز محسوب می‌شود

نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
آخرین مطالب
  • معنای اگزیستانسیالیسم یا اصالت بشر چیست؟
  • تاریکی های سه گانه
  • موازین اعمال در تفسیر نمونه
  • معنای وزن اعمال درقیامت
  • تفاوت حدیث قدسی با قرآن
  • اعمالی که ترازو را سنگین میکند ۲
  • ترازو و میزان سنجش اعمال
  • هفت طعم مرگ
  • تفسیر آیه فتبارک الله احسن الخالقین
  • میزان اعمال در قیامت چیست؟
آخرین نظرات
  •  
    • ماه مُحاق (یاصاحب الزمان)
    در موازین اعمال در تفسیر نمونه
  •  
    • ماه مُحاق (یاصاحب الزمان)
    در معنای وزن اعمال درقیامت
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در معنای وزن اعمال درقیامت
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در موازین اعمال در تفسیر نمونه
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    
ماه مُحاق (یاصاحب الزمان)
جستجو
موضوعات
  • همه
  • انسان شناسی(استاد فولادگر)
  • تربیت فرزند(استاد دهقان)
  • تفسیر و مفاهیم قرآن(استاد احمدپور)
فیدهای XML
  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان