ماه مُحاق (یاصاحب الزمان)
خانه|همه|انسان شناسی(استاد فولادگر)|تربیت فرزند(استاد دهقان)|تفسیر و مفاهیم قرآن(استاد احمدپور)
معنای اگزیستانسیالیسم یا اصالت بشر چیست؟
توسط اعظم شاهي in انسان شناسی(استاد فولادگر)


فعل existo و existee در زبان لاتینی به معنای خروج از ظاهر شدن و بر آمدن است. این اصطلاح با بودن و هستی نیز متعارف است ولی در اصطلاح فلسفه های اگزیستانس این اصطلاح به موجودات آگاه از واقعیت خاص گفته می شود؛ به عبارت دیگر، اگزیستانس به نحوه خاص هستی انسان اطلاق می شود و اگر گاهی از اگزیستانسیالیسم به اصالت وجود تعبیر می شود ربطی با نظریه اصالت وجود ملاصدرا که در باب مطلق وجود است ندارد.

در این فلسفه ها باید به ریشه لفظ Existence که مشتق از Existee لاتینی است توجه داشت این لفظ مرکب از دو جزء: ex (از بیرون) و sistee (قیام ایستادن) و معنای آن در لاتین ظهور و بروز و تجلی است و از اینجا مناسبت اصطلاح «قیام یا تقرر ظهوری» برای این اصطلاح معلوم می گردد.

در اگزیستانسیالیسم که گفته می شود قیام ظهوری و یا گاهی وجود تعالی یافته، مراد وجودی است که مرتب می خواهد گذر داشته باشد و شئ جدیدی شود که این وجود تنها بر وجود انسانی منطبق می شود؛ پس در فلسفه های اگزیستانس، وجود داشتن به معنای تعالی دائمی یعنی گذر از وضع موجود می باشد؛ از این رو وجود داشتن مستلزم صیرورت می باشد.

وقتی در فلسفه اگزیستانسیالیسم، وجود به معنای تعالی دائمی و گذر از وضع موجود گرفته می شود و آن را با صیرورت مترادف می دانند با معنای لغوی آن نیز پیوند دارد؛ چون گفتیم که معنای لغوی آن ظاهر شدن و برآمدن است؛ پس اگزیستانس موجودی است که مرتباً نو می شود و به صورت دیگری ظاهر می گردد؛ به همین خاطر اگزیستانسیالیست ها مخصوصاً سارتر می گوید وجود انسان بر ماهیتش مقدم است؛ زیرا بین وجود داشتن و انتخاب کردن برای انسان فرقی نیست؛ یعنی وجودش وجود انتخابگر است، Existance یعنی نحوه خاص وجودی انسان که یک موجود آزاد گزینش گر و آگاه است.

پس ماهیت انسان در اثر انتخاب آزاد و آگاه خود او تحقق می یابد، اما موجودات دیگر از حیوانات، نباتات و جمادات ماهیتشان بر وجودشان مقدم است. از این رو قابل پیش بینی هستند، قبل از موجود شدنشان می دانیم که ماهیتشان چیست قبل از اینکه مثلاً گوساله ای به دنیا بیاید می دانیم که موجودی که قرار است پا به عرصه بگذارد چه ماهیتی است.

اگر اگزیستانسیالیست قائل به خدا باشد می گوید خدا ماهیت آن را معین کرده است و گرنه طبیعت سرنوشت آن را معین می کند، ولی سرنوشت و ماهیت انسان را هیچ کس تعیین نمی کند و او یک موجود آزاد و آگاه است، تازه اگر بخواهد به صرافت طبع عمل کند که دیگر اصلاً قابل پیش بینی نخواهد بود؛ چون صرافت طبع هر شخصی با دیگران فرق دارد، آنقدر با هم متفاوتند که نمی توان نوع واحدی را برای انسان ها در نظر گرفت. پس این جمله سارتر که «وجود بر ماهیت متقدم است» ناظر بر مطلق موجودات و ماهیات نیست، بلکه منظور او وجود انتخابگر انسان است که بر چیستی او مقدم است.

با توجه به تأکید فلسفه های اگزیستانس بر وجود انسان، ریشه تاریخی این فلسفه را به سقراط یا آگوستین نسبت می دهند. 

نظر دهید »
تاریکی های سه گانه
توسط اعظم شاهي in انسان شناسی(استاد فولادگر)

قرآن کریم به «تاریکی‌های سه‌گانه» در مراحل آفرینش انسان اشاره کرده است، مراد از این تاریکی‌ها چیست؟


پاسخ:
قرآن کریم موضوع آفرینش انسان و دیگر موجودات جاندار را در سوره‌ها و آیات مختلف مطرح نموده و به بیان چگونگی آفرینش آنان پرداخته و در هر مورد از زاویه‌ای به تشریح این آفرینش پرداخته است. از جمله در آیه ششم سوره زمر در مورد چگونگی آفرینش انسان می‌فرماید:
«خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِیَةَ أَزْواجٍ یَخْلُقُکُمْ فی‏ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فی‏ ظُلُماتٍ ثَلاثٍ ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ»؛ او شما را از یک نفس آفرید، و همسرش را از (باقیمانده گِل) او خلق کرد و براى شما هشت زوج از چهارپایان ایجاد کرد. او شما را در شکم مادرانتان آفرینشى بعد از آفرینش دیگر، در میان تاریکی‌هاى سه‌گانه، می‌بخشد! این است خداوند، پروردگار شما که حکومت (عالم هستى) از آن او است. هیچ معبودى جز او نیست، پس چگونه از راه حق منحرف می‌شوید؟!
«فِی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ». نظر مشهور این است که منظور از «ظلمات ثلاث»، تاریکی شکم، تاریکی رحم، و تاریکی تخمدان است. همین معنا را امام باقر (علیه السلام) خطاب به مفضّل بیان کرده است.

برخی هم گفته‌‏اند: مراد از این تاریکی‌ها، «صلب پدر»، «رحم مادر»، و «تخمدان» او است.(۱) این معنا البته با فرازی که صراحت دارد که تمام این تاریکی‌ها در شکم مادران است، سازگاری ندارد.(۲)
تاریکی‌های سه‌گانه در تفسیر عرفانی نیز به سه مرحله از آفرینش تفسیر شده است؛ یعنی طبیعت جسمانیه، نفس نباتی و نفس حیوانی.

منبع: 

(۱) مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏8، ص 766، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.

(۲) المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏17، ص 238.

نظر دهید »
موازین اعمال در تفسیر نمونه
توسط اعظم شاهي in تفسیر و مفاهیم قرآن(استاد احمدپور)


«مَوازِین» جمع «میزان» به معنى وسیله سنجش است، این واژه نخست در وزن هاى مادى به کار رفته، پس از آن در موازین و مقیاس هاى معنوى نیز استعمال شده است.

بعضى معتقدند: اعمال انسان در آن روز به صورت موجودات جسمانى و قابل وزن درمى آید، و راستى آنها را با ترازوهاى سنجش اعمال مى سنجند.
این احتمال نیز داده شده که: خودِ نامه اعمال را وزن مى کنند، اگر اعمال صالحى در آن نوشته شده است، سنگین است و گرنه سبک وزن، یا بى وزن است.
ولى ظاهراً نیازى به این توجیهات نیست، میزان حتماً به معنى ترازوى ظاهرى که داراى کفه هاى مخصوص است نمى باشد، بلکه به هر گونه وسیله سنجش اطلاق مى شود، چنان که در حدیثى مى خوانیم: «اِنَّ اَمِیْرَ الْمُوْمِنِیْنَ وَ الاَئِمَّهَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ(علیهم السلام) هُمُ الْمَوازِیْنُ»؛ (امیرمومنان و امامان از دودمانش ترازوهاى سنجشند).

و در حدیثى، از امام صادق(علیه السلام) آمده: ـ وقتى از معنى «میزان» از ایشان سوال کردند ـ در پاسخ فرمود: «اَلْمِیْزانُ الْعَدْلُ!»؛ (ترازوى سنجش همان عدل است).
به این ترتیب، وجود اولیاء اللّه یا قوانین عدل الهى، مقیاس هائى هستند که انسان ها و اعمالشان را بر آنها عرضه مى کنند، وزنشان به همان اندازه است که با آنها شباهت و مطابقت دارند!
روشن است: منظور از «سبکى» و «سنگینى» میزان، به معنى سنگینى خود ترازوهاى سنجش نیست، بلکه وزن چیزهائى است که با آن مى سنجند.ضمناً، تعبیر به «موازین» به صورت صیغه جمع، به خاطر آن است که اولیاى حق و قوانین الهى، هر کدام یکى از میزان هاى سنجشند، و از این گذشته، تنوع صفات و اعمال آدمى ایجاب مى کند، هر کدام را با میزانى بسنجند، و الگوها و ترازهاى سنجش متفاوت باشد.

«راغب» در «مفردات» مى گوید: «میزان در قرآنمجید، گاهى به صورت مفرد، و گاه به صورت جمع آمده، در صورت اول، ناظر به کسى است که حساب مى کند، یعنى خداوند یکتا، و در صورت دوم، ناظر به حساب شوندگان است».
بعضى از مفسران نیز گفته اند: «موازین» جمع «موزون» است، یعنى عملى که آن را وزن مى کنند، بنابراین سنگین و سبک بودن موازین، به معنى سنگین و سبک بودن خود اعمال است، نه سبک و سنگین بودن ترازوها.
البته، نتیجه هر دو یکى است، ولى از دو راه مختلف.در این زمینه شرح بیشترى در تفسیر نمونه ذیل آیات 8 و 9 سوره «اعراف»، جلد 6، صفحه 90، و همچنین ذیل آیه 105 «کهف»، جلد 12، صفحه 567، و ذیل آیه 102 سوره «مؤمنون»، جلد 14، صفحه 328، ذکر شده است.

2 نظر »
معنای وزن اعمال درقیامت
توسط اعظم شاهي in تفسیر و مفاهیم قرآن(استاد احمدپور)

​

معنای وزن اعمال در قیامت، تطبیق اعمال است بر حق، به این معنی  هر شخصی پاداش نیكش به مقدار حقی است كه عمل مشتمل بر آن است و در نتیجه اگر اعمال شخصی، شامل هیچ مقداری از حق نباشد از عملش جز هلاكت و عقاب بهره و ثمری عایدش نمی‌شود.

در قیامت، هیچ میزانی برای اعمال كافران برپا نمی‌شود:

«أُولَئِكَ الَّذِینَ كَفَرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ و َلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِیمُ لَهُمْ یوْمَ الْقِیامَةِ وَزْنًا » (كهف/۱۰۵)

«آنها كسانی هستند كه به آیات پروردگارشان و لقای او كافر شدند به همین جهت، اعمالشان حبط و نابود شد از این رو، روز قیامت، میزانی برای آنها برپا نخواهیم كرد.»

عبارت «فَلا نُقیمُ لَهُمْ یوْمَ القیامةِ وَزْنّا » فرع بر حبط اعمال است به دلیل اینكه سنجش و وزن در روز قیامت به سنگینی حسنات است و با حبط عمل دیگر سنگینی باقی نمی‌ماند و در نتیجه وزن كردن معنا ندارد.

به عبارتی دیگر توزین و سنجش مربوط به جایی است كه چیزی دربساط باشد كافران كه چیزی در بساط ندارند چگونه توزین و سنجشی داشته باشند.

اهل بیت پیامبر (ص) میزان اعمال

«وَ نَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ…» (انبیاء/۴۷)؛ «ما ترازوهای عدل را در روز قیامت برپا می‌كنیم…»

در تفسیر این آیه امام صادق (ع) فرموده‌اند:«هُمُ الاَنبیاء وَ الاَوصیاء ؛ انبیاء و اوصیاء میزانند »

و در زیارت مطلقۀ علی (ع) می‌خوانیم: «السّلامُ علَی میزانِ الأعمالِ »

در این صورت اعمال هر امّتی بر اعمال پیامبران و اوصیای آنان عرضه می‌شود و از طریق تطابق وعدم تطابق، سرنوشت آنان و اعمالشان به دست می‌آید.

2 نظر »
تفاوت حدیث قدسی با قرآن
توسط اعظم شاهي in انسان شناسی(استاد فولادگر)

​

حدیث قدسی عبارت است از کلامی که پیامبر اکرم (ص) از خداوند متعال حکایت کند (و معمولا با کلماتی مانند «قال الله» یا «یقول الله» شروع می شود) و در الفاظ آن تحدی و اعجازی وجود ندارد، به خلاف قرآن که با الفاظ مخصوصی وحی شده و دیگران در آوردن مثل آن عاجزند.

آیات قرآنی اعجاز دارد اما احادیث قدسی اعجاز ندارد یعنی مخلوقات از آوردن مانند قرآن عاجزند اما این مطلب در مورد احادیث قدسی وجود ندارد؛

به دیگر سخن، آیات قرآن و احادیث قدسی از یک مبدأ سرچشمه می گیرد با این تفاوت که احادیث قدسی معجزه و سند رسالت محسوب نمی‏ گردد اما آیات کریمه قرآن معجزه و سند رسالت است (و پیامبر اکرم(ص) مأمور به تبلیغ آنها بوده است)

نکته دیگر آن که آیات شریفه قرآن قطعی الصدور است و به تواتر به اثبات رسیده و غیر قابل تحریف می‏باشد و کتاب رسمی دین اسلام است، در حالیکه احادیث قدسی از چنین امتیازاتی برخوردار نیست.

به عبارت بهتر، آیات قرآن به تواتر از پیامبر اکرم بدست ما رسیده پس قطعی الصدور است اما بیشتر احادیث قدسی چون خبرِ واحد هستند (و نه متواتر) لذا قطعی الصدور نیست بلکه ظنی الصدور است یعنی استنادش به پیامبر اکرم (ص) قطعی نیست.

نکته دیگر اینکه آیات‌ قرآن احکام‌ خاصی دارد، مثلاً بدون طهارت نمی‌توان‌ به‌ الفاظ آیات دست‌ زد یا نمی ‌توان‌ آن‌ را نجس‌ کرد و اگر نجس‌ شد، باید فوراً پاک‌ کرد،‌ ولی‌ حدیث‌ قدسی‌ این‌ احکام‌ را ندارد مگر این‌ که‌ کلمة‌ الله‌ یا سائر اسمای‌ مبارکه‌ در حدیث‌ قدسی‌ باشد.

یک نمونه از احادیث قدسی:

قال رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله: يقول اللَّه عزّ و جلّ: اشتدّ غضبي على من ظلم من لا يجد ناصرا غيری (الجواهر السنية (كليات حديث قدسى)/ص316)

خشم من سخت است بر كسى كه ستم كند به کسی كه ياورى جز من ندارد.

در مقایسه بین قرآن و حدیث قدسی می‌توان به اختصار به چند مورد اشاره کرد:

1. قرآن معجزه است و حدیث قدسی چنین نیست.

2.قرآن از تغییر، تبدیل و تحریف مصون است و حدیث قدسی چنین خصیصه ای ندارد.

3.مس قرآن بر عده ای حرمت دارد در حالیکه در حدیث قدسی چنین نیست.

4.منکر حدیث قدسی کافر شمرده نمی‌شود ولی منکر قرآن، آری.

5.با احادیث قدسیه نمی‌توان نماز خواند.

نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
آخرین مطالب
  • معنای اگزیستانسیالیسم یا اصالت بشر چیست؟
  • تاریکی های سه گانه
  • موازین اعمال در تفسیر نمونه
  • معنای وزن اعمال درقیامت
  • تفاوت حدیث قدسی با قرآن
  • اعمالی که ترازو را سنگین میکند ۲
  • ترازو و میزان سنجش اعمال
  • هفت طعم مرگ
  • تفسیر آیه فتبارک الله احسن الخالقین
  • میزان اعمال در قیامت چیست؟
آخرین نظرات
  •  
    • ماه مُحاق (یاصاحب الزمان)
    در موازین اعمال در تفسیر نمونه
  •  
    • ماه مُحاق (یاصاحب الزمان)
    در معنای وزن اعمال درقیامت
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در معنای وزن اعمال درقیامت
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در موازین اعمال در تفسیر نمونه
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    
ماه مُحاق (یاصاحب الزمان)
جستجو
موضوعات
  • همه
  • انسان شناسی(استاد فولادگر)
  • تربیت فرزند(استاد دهقان)
  • تفسیر و مفاهیم قرآن(استاد احمدپور)
فیدهای XML
  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان